توضیحات
مشخصات کلی
-
ابعاد2*5*10 سانتیمتر
-
وزن150 گرم
-
دامنه اندازه گیری0-2000 میکرون
-
دقت1میکرون
-
باتریدارد
-
قابلیت خاموش شدن خودکاردارد
-
اقلام همراهاصل دستگاه- پلیت صفر کننده–فویل کالیبره – باطری – دفترچه راهنمای کاربری به زبان انگلیسی -کابل USB برای انتقال Data به کامپیوتر – کیف حمل و دستورالعمل فارسی
-
شرایط کالیبراسیون – سنج های ضخامت پوشش
محصولات مرجع:بحث زیر تعاریف، توضیحات، محدودیتها و مثالهای عملی اصطلاحات اندازهشناسی را در رابطه با سنجهای اندازهگیری ضخامت پوشش DeFelsko ارائه میکند. منابع مورد استفاده برای توسعه این سند در درجه اول شامل مقالات فنی و استانداردهای منتشر شده توسط سازمان های بین المللی مانند SSPC، ISO، ANSI و ASTM است. هدف توسعه یک پلتفرم مرجع مشترک برای مستندات DeFelsko از جمله ادبیات، کتابچههای راهنما، مقالات فنی، مکاتبات و مطالب وب است.
نوع 1 – Gages
در گیج های کششی نوع 1 (PosiTest یا PosiPen)، یک آهنربای دائمی در تماس مستقیم با سطح پوشش داده می شود. نیروی لازم برای کشیدن آهنربا از سطح اندازه گیری شده و به عنوان مقدار ضخامت پوشش در مقیاس یا نمایشگر روی گیج تفسیر می شود. نیروی مغناطیسی نگهدارنده آهنربا به سطح به طور معکوس به عنوان یک تابع غیر خطی از فاصله بین آهنربا و فولاد، به عنوان مثال، ضخامت پوشش خشک متفاوت است. نیروی کمتری برای جدا کردن آهنربا از یک پوشش ضخیم مورد نیاز است.
نوع 2 – گیج های الکترونیکی
یک گیج الکترونیکی نوع 2 (PosiTector) از مدار الکترونیکی برای تبدیل سیگنال مرجع به ضخامت پوشش استفاده می کند. گیج های آهنی الکترونیکی بر اساس دو اصل مغناطیسی متفاوت عمل می کنند. برخی از آهنربای دائمی استفاده می کنند که وقتی به فولاد نزدیک شود، چگالی شار مغناطیسی را در سطح قطب آهنربا افزایش می دهد. ضخامت پوشش با اندازه گیری این تغییر در چگالی شار تعیین می شود که برعکس فاصله بین آهنربا و زیرلایه فولادی متفاوت است. عناصر هال و عناصر مقاومت آهنربایی که در سطح قطب قرار گرفته اند رایج ترین روش هایی هستند که این تغییر در چگالی شار مغناطیسی اندازه گیری می شود. با این حال، پاسخ این عناصر وابسته به دما است، بنابراین جبران دما مورد نیاز است.
سایر گیج های الکترونیکی آهنی بر اساس اصل القای الکترومغناطیسی کار می کنند. یک سیم پیچ حاوی یک میله آهنی نرم با یک جریان AC انرژی می گیرد و در نتیجه یک میدان مغناطیسی متغیر در پروب تولید می کند. مانند آهنربای دائمی، چگالی شار مغناطیسی درون میله زمانی افزایش مییابد که پروب به زیرلایه فولادی نزدیک شود. این تغییر توسط سیم پیچ دوم تشخیص داده می شود. خروجی سیم پیچ دوم مربوط به ضخامت پوشش است. این گیج ها نیز به دلیل وابستگی به دما پارامترهای سیم پیچ نیاز به جبران دما دارند.
شخصیت پردازی
مشخصه سازی فرآیندی است که به وسیله آن به یک ابزار آموزش داده می شود تا سیگنال های دریافتی از نوک پروب خود را به اندازه گیری های ضخامت پوشش واقعی مرتبط کند. نتیجه فرآیند تعیین یک منحنی کالیبراسیون است که در دستگاه تعبیه شده است. بر اساس پیچیدگی منحنی، ممکن است برای تاثیرات دیگر مانند دمای محیط نیز مجاز باشد.
هر ابزار DeFelsko به طور جداگانه با استفاده از اندازهگیریهای انجام شده بر روی استانداردهای کالیبراسیون قابل ردیابی که طیف کامل دستگاه را پوشش میدهد، مشخص میشود. این ویژگی است که به ابزارهای DeFelsko اجازه میدهد تا اندازهگیریهای معنیداری را مستقیماً از جعبه برای اکثر برنامهها انجام دهند.
استانداردهای مرجع
یک استاندارد مرجع نمونه ای با ضخامت شناخته شده است که کاربر می تواند صحت سنج خود را بر اساس آن تأیید کند. استانداردهای مرجع معمولاً استانداردهای ضخامت پوشش یا شیم هستند. در صورت موافقت طرفین قرارداد، ممکن است یک قطعه نمونه با ضخامت شناخته شده (یا قابل قبول) به عنوان استاندارد ضخامت برای یک کار خاص استفاده شود.
استانداردهای ضخامت پوشش
برای اکثر ابزارها، استاندارد ضخامت پوشش معمولاً یک بستر فلزی صاف با یک پوشش غیر مغناطیسی (اپوکسی) با ضخامت شناخته شده است که با استانداردهای ملی (NIST) قابل ردیابی است. زیرلایه برای گیج های مغناطیسی آهنی (فولاد) یا برای گیج های جریان گردابی غیر آهنی (آلومینیوم) است. استانداردهای ضخامت پوشش با تحمل بالا برای مشخص کردن و کالیبره کردن گیج ها به عنوان بخشی از فرآیند تولید استفاده می شود. همان استانداردها برای خرید توسط مشتریان در دسترس هستند تا به عنوان استانداردهای کالیبراسیون در آزمایشگاه کالیبراسیون یا به عنوان استانداردهای چک در زمین یا در کف کارخانه استفاده شوند.
استانداردهای ضخامت پوشش برای استفاده با گیج های اولتراسونیک بلوک های پلاستیکی جامد (پلی استایرن) هستند که روی سطح صاف صاف ماشینکاری شده اند. این استانداردها علاوه بر ضخامت شناخته شده قابل ردیابی با استانداردهای ملی، دارای سرعت صدای شناخته شده نیز هستند.
استانداردهای کالیبراسیون به عنوان لوازم جانبی برای کمک به برآوردن نیاز روزافزون مشتری برای برآوردن الزامات ISO/QS-9000 و کنترل کیفیت داخلی خریداری میشوند. بسیاری از مشتریان به جای استفاده از خدمات کالیبراسیون DeFelsko، کالیبره کردن گیج های خود را در داخل خانه عملی تر می دانند. برای تسهیل این مشتریان، مجموعهای از استانداردهای کالیبراسیون با مقادیر اسمی انتخاب شدهاند تا محدوده کامل هر گیج DeFelsko را پوشش دهند. همه استانداردها دارای گواهی کالیبراسیون هستند که قابلیت ردیابی به NIST را نشان می دهد.
شیمز
شیم یک بخش مسطح غیر مغناطیسی (پلاستیکی) با ضخامت شناخته شده است. در حالی که یک شیم اغلب می تواند شکل زیرلایه ای را که باید اندازه گیری شود به خود بگیرد، دقت شیم محدودتر از استاندارد ضخامت پوشش است. بنابراین هنگام استفاده از شیم برای انجام تنظیمات کالیبراسیون با گیجهای نوع 2 (الکترونیکی)، مهم است که قبل از تعیین دقت اندازهگیری، تلورانس شیم را با تلورانس گیج ترکیب کنید.
شیم ها برای استفاده با گیج های نوع 1 (کشش مکانیکی) توصیه نمی شوند. چنین شیارهایی معمولاً نسبتاً سفت و منحنی هستند و کاملاً صاف نیستند، حتی روی سطح تست فولادی صاف. در نزدیکی نقطه کشش اندازهگیری با یک گیج مکانیکی، شیم اغلب از سطح فولادی به عقب برمیگردد و آهنربا را خیلی زود بالا میبرد و باعث خوانش اشتباه میشود.
کالیبراسیون
کالیبراسیون فرآیند کنترل شده و مستند اندازه گیری استانداردهای کالیبراسیون قابل ردیابی و تأیید اینکه نتایج در محدوده دقت اعلام شده گیج قرار دارند، می باشد. کالیبراسیون ها معمولاً توسط سازنده گیج یا توسط یک آزمایشگاه واجد شرایط در یک محیط کنترل شده با استفاده از یک فرآیند مستند انجام می شود. استانداردهای ضخامت پوشش مورد استفاده در کالیبراسیون باید به گونه ای باشد که ترکیب عدم قطعیت اندازه گیری حاصل کمتر از دقت اعلام شده گیج باشد.
فاصله کالیبراسیون
فاصله کالیبراسیون دوره تعیین شده بین کالیبراسیون مجدد یک ابزار است. طبق الزامات ISO 17025، DeFelsko فواصل کالیبراسیون را به عنوان بخشی از گواهی های کالیبراسیون صادر شده با ضخامت سنج های پوشش PosiPen، PosiTest، PosiTector 6000 و 100 شامل نمی شود.
برای مشتریانی که به دنبال کمک در توسعه فواصل کالیبراسیون خود هستند، ما تجربه زیر را به اشتراک می گذاریم. فاکتورهای غیر مرتبط با ماندگاری نشان داده اند که در تعیین فواصل کالیبراسیون حیاتی تر هستند. این عوامل در درجه اول تعداد دفعات استفاده، کاربرد مورد نظر و همچنین میزان مراقبت در هنگام استفاده، جابجایی و ذخیره سازی است. به عنوان مثال، مشتری که مرتباً از گیج استفاده می کند، روی سطوح ساینده اندازه گیری می کند، یا از گیج به طور تقریبی استفاده می کند (یعنی گیج را رها می کند، درپوش را روی نوک کاوشگر برای ذخیره سازی تعویض نمی کند، یا به طور معمول گیج را در جعبه ابزار برای ذخیره سازی می اندازد. ) ممکن است به فاصله کالیبراسیون نسبتاً کوتاهتری نیاز داشته باشد. از تجزیه و تحلیل نظری و تجربه عملی، تأثیر دما و رطوبت بر روی گیج بسیار کم است. علاوه بر این، فرآیندهای تولید برای به حداقل رساندن تغییرات پس از کالیبراسیون در عملکرد گیج طراحی شدهاند. حتی در صورت رانش، اندازه گیری گیج معمولاً خطی است و بنابراین قبل از استفاده با تابع “صفر” گیج جبران می شود.
اگرچه DeFelsko توصیه می کند که مشتریان فواصل کالیبراسیون گیج را بر اساس تجربه و محیط کاری خود تعیین کنند، بازخورد مشتری یک سال را به عنوان نقطه شروع معمولی پیشنهاد می کند. علاوه بر این، تجربه ما نشان میدهد که مشتریانی که یک ابزار جدید را خریداری میکنند، میتوانند با خیال راحت از تاریخ خرید ابزار به عنوان شروع اولین فاصله کالیبراسیون خود استفاده کنند. حداقل اثر ماندگاری اهمیت تاریخ گواهی کالیبراسیون واقعی را به حداقل می رساند.
گواهی کالیبراسیون
گواهی کالیبراسیون سندی است که نتایج واقعی اندازه گیری و سایر اطلاعات مرتبط را برای کالیبراسیون موفق ابزار ثبت می کند. گواهیهای کالیبراسیون که به وضوح قابلیت ردیابی استاندارد ملی را نشان میدهند توسط DeFelsko با هر ابزار جدید، کالیبرهشده یا تعمیر شده درج میشوند.
قابلیت ردیابی
قابلیت ردیابی توانایی دنبال کردن نتیجه یک اندازه گیری از طریق یک زنجیره ناگسستنی از مقایسه ها، تا بازگشت به یک استاندارد بین المللی یا ملی ثابت است که معمولاً به عنوان صحیح پذیرفته شده است. این زنجیره معمولاً از چندین استاندارد اندازه گیری مناسب تشکیل شده است که مقدار هر کدام از استانداردهای بعدی دقت و عدم قطعیت کمتری دارد.
کالیبراسیون مجدد (تأیید مجدد)
کالیبراسیون مجدد که به آن گواهی مجدد نیز گفته می شود، فرآیند انجام کالیبراسیون بر روی یک ابزار استفاده شده است. کالیبراسیون مجدد به صورت دوره ای در طول چرخه عمر یک ابزار مورد نیاز است زیرا سطوح پروب در معرض سایش هستند که ممکن است خطی بودن اندازه گیری ها را تحت تأثیر قرار دهد.
در تئوری، مشتریان با استانداردهای مرجع ضخامت قابل ردیابی و نسخههایی از روشهای کالیبراسیون موجود در وبسایت DeFelsko میتوانند گیجهای خود را مجددا کالیبره کنند. مشتریان همچنین به دلیل الزامات سیستم های کیفیت خودشان و همچنین توانایی آنها برای کنترل شرایط کالیبراسیون مجدد محدود شده اند.
تأیید (تأیید کالیبراسیون)
تأیید کالیبراسیون یک بررسی دقت است که توسط کاربر ابزار بر روی استانداردهای مرجع شناخته شده انجام می شود که محدوده مورد انتظار ضخامت پوشش را پوشش می دهد. هدف از این فرآیند تأیید این است که آیا سنج همچنان مطابق انتظار عمل می کند.
راستیآزمایی معمولاً برای محافظت در برابر اندازهگیری با گیج نادرست در شروع یا پایان یک شیفت، قبل از انجام اندازهگیریهای حیاتی، زمانی که ابزاری سقوط کرده یا آسیب دیده است، یا هر زمان که به قرائتهای اشتباه مشکوک میشود، انجام میشود. در صورت صلاحدید طرفین قرارداد، می توان به توافق اولیه در مورد جزئیات و دفعات تأیید صحت سنج دست یافت. اگر قرائت ها با استاندارد مرجع مطابقت نداشته باشد، تمام اندازه گیری های انجام شده از آخرین بررسی دقت مشکوک هستند. در صورت آسیب فیزیکی، سایش، استفاده زیاد، یا پس از یک فاصله زمانی کالیبراسیون مشخص، گیج باید از سرویس خارج شود و برای تعمیر یا کالیبراسیون به سازنده بازگردانده شود. استفاده از استاندارد اندازه گیری بررسی به عنوان جایگزینی برای کالیبراسیون منظم و تأیید دستگاه در نظر گرفته نشده است، اما استفاده از آن ممکن است از استفاده از ابزاری جلوگیری کند که در فاصله زمانی بین دو تأیید رسمی، دیگر مطابق با مشخصات نیست.
تنظیم کالیبراسیون (تنظیم، بهینه سازی)
تنظیم کالیبراسیون تراز کردن قرائتهای ضخامت گیج (حذف بایاس) برای مطابقت با نمونههای شناخته شده به منظور بهبود دقت گیج در یک سطح خاص یا در بخش خاصی از محدوده اندازهگیری آن است.
در بیشتر موارد فقط باید صفر را روی یک بستر بدون پوشش بررسی کرد و اندازه گیری را شروع کرد. با این حال، اثرات خواصی مانند زیرلایه (ترکیب، خواص مغناطیسی، شکل، زبری، اثرات لبه) و پوشش (ترکیب، زبری سطح)، و همچنین دمای محیط و سطح ممکن است نیاز به تنظیماتی برای ابزار داشته باشد.
اکثر گیج های نوع 2 را می توان بر اساس استانداردهای مرجع شناخته شده مانند قطعات روکش دار یا شیم ها تنظیم کرد. با این حال، گیجهای نوع 1 مانند PosiPen و PosiTest دارای مقیاسهای غیرخطی هستند. از آنجایی که ویژگی های تنظیم آنها خطی است، نباید تنظیماتی انجام شود. در عوض، کاربر باید یک قرائت فلز پایه (BMR) بگیرد.
با گیج نوع 2 که روش تنظیم کالیبراسیون مشخص نشده است، معمولاً ابتدا یک تنظیم کالیبراسیون 1-Pt انجام می شود. در صورت عدم دقت، تنظیم کالیبراسیون 2-Pt باید انجام شود.
تنظیمات کالیبراسیون 1-Pt
تنظیمات کالیبراسیون 1 pt شامل تثبیت منحنی کالیبراسیون ابزار در یک نقطه پس از چندین بار خواندن روی یک نمونه شناخته شده یا استاندارد مرجع است. در صورت نیاز می توان یک شیم را روی بستر لخت قرار داد تا چنین ضخامتی ایجاد شود. این نقطه تنظیم می تواند در هر جایی در محدوده اندازه گیری ابزار باشد، اگرچه برای بهترین نتایج باید نزدیک به ضخامت مورد انتظار برای اندازه گیری انتخاب شود.
صفر کردن ساده ترین شکل تنظیمات 1 نقطه ای است. این شامل اندازه گیری یک نمونه یا صفحه بدون پوشش است. در یک تنظیم ساده کالیبراسیون صفر، یک اندازه گیری انجام می شود و سپس قرائت برای خواندن صفر تنظیم می شود. در یک تنظیم کالیبراسیون صفر متوسط، چندین اندازه گیری انجام می شود، سپس گیج میانگین قرائت را محاسبه می کند و به طور خودکار آن مقدار را صفر می کند.
تنظیمات کالیبراسیون 2-Pt
تنظیمات کالیبراسیون 2-pt مشابه 1-pt است، به جز اینکه منحنی کالیبراسیون دستگاه پس از چندین بار خواندن در نمونه های شناخته شده یا استانداردهای مرجع، در دو نقطه شناخته شده ثابت می شود. ضخامت دو باید در محدوده اندازه گیری ابزار باشد. به طور معمول نقاط در دو طرف ضخامت پوشش مورد انتظار انتخاب می شوند. مزیت PosiTector 6000 دقت در کل محدوده اندازه گیری آن است. این به طور معمول صفر (بدون پوشش) را قادر می سازد تا یکی از دو نقطه مورد استفاده در کالیبراسیون 2 نقطه باشد.
خوانش فلز پایه
خواندن فلز پایه (BMR) یک تکنیک صفر کردن است که با گیجهای نوع 1 (کشش مکانیکی) روی سطوح ناهموار استفاده میشود. تنظیمات گیج نوع 1 ماهیت خطی دارند، اما مقیاس گیج غیرخطی است. بنابراین مهم است که گیج را طوری تنظیم نکنید که روی زیرلایه خالی صفر شود. توصیه می شود BMR را برای یک قطعه بدون پوشش محاسبه کنید و آن را از خوانش های واقعی به دست آمده از یک قطعه پوشش داده شده کم کنید. BMR به عنوان یک مقدار معرف (میانگین) چندین اندازه گیری گرفته شده از چندین مکان در یک بستر خالی محاسبه می شود.
زبری
اگر سطح فولادی صاف و یکنواخت باشد، صفحه سطح آن سطح مغناطیسی موثر است. اگر فولاد زبر شود، مانند تمیز کردن انفجار، سطح مغناطیسی “ظاهری” یا موثری که گیج حس می کند صفحه ای خیالی است که بین قله ها و دره های پروفیل سطح قرار دارد. گیج ضخامت را بالای صفحه مغناطیسی فرضی می خواند. اگر از گیج نوع 1 استفاده شود، ضخامت پوشش بالای قله ها با کم کردن قرائت فلز پایه به دست می آید. با یک گیج نوع 2 که به درستی تنظیم شده است، قرائت به دست آمده مستقیماً ضخامت پوشش را نشان می دهد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.